در مورد اصلاح و تغییر قوانین متناسب با شرایط کنونی جامعه هم توضیح داد، دست بر قضا همین امروز رییس مجلس اعلام کرد: تعداد قوانین موجود در مجلس را باید تعدیل، اصلاح و به روز رسانی کرد و از ۱۲ هزار مورد به ۳۵۰۰ قانون کاهش دهیم.
به عقیده شما مخاطب گرانقدر همه این موارد که یک کارشناس اقتصادی در ارتباط با حوزه مطالعات و دانش خود با جزییات در رسانه ملی تشریح می کند، به جز ضعف و ناترازی مدیریت چه در تهران یا استان ها و شهرستان ها چیز دیگر می تواند باشد.
پرسش جدی در شرایط خاص کشور این است، چرا در دولت ها “همه دولت ها “چنین مدیرانی را با رانت و سفارش و دریافت هدیه و امتیازهای کلان در تهران و استان ها به مسوولیت می گمارید و سرزمین نازنین ایران با شهدایی والامقام و متعهد را به این روز دچار می سازید.
چرا یک حرکت و نهضتی در درون انقلاب برای اصلاحات جدی و افزایش بهره وری در راستای توسعه سرزمین و نظام و رفاه مردم ایجاد نمی کنید که مدیران نالایق و بی انگیزه و رانت خوار با اعلان عمومی برکنار، دست متجاوز به مال و زندگی مردم قطع و متخلفان و سودجویان در هر لباسی و هر مقامی از دایره مدیریتی کشور جدا و رانده شوند.
ناترازی مدیریتی در کشور و در استان گیلان به معنای انتصاب مدیرانی وابسته به مسوولان، نمایندگان مجلس ادوار، قانون گذاران و امثال آن ها در سازمان ها و مجموعه هایی است که با زیست و زندگی آحاد مردم سر و کار دارند و با ظاهری متدین، ولی در اصل ضد مردم و ضد نظام ریشه به هستی، معیشت، رفاه و آرامش جامعه می زنند.
ناترازی مدیریت که برای اولین بار رییس مجمع نمایندگان گیلان “دکتر معصومی” در برنامه پاسخ سیمای شبکه باران مطرح کرد، به معنای عدم ثبات مدیریت ها در کشور و استان ها از جمله در گیلان از یک دهیار تا بخشدار و فرماندار و مدیران کل و استاندار و … است و همین بی ثباتی مجال تفکر و اندیشه و ارایه ایده و اصلاح جامعه و سازمان را به مدیرانی که در این راستا قرار می گیرند، هرگز نخواهد داد.
وقتی در استان گیلان در مدت چهار دهه بیست استاندار و در شهر رشت مرکز استان حدود پنجاه شهردار و در بسیاری سازمان ها و نهادها به همین روال آدم های فراوانی بدون شناخت و مطالعه و دانستن الفبای مدیریت می آیند و چند صباحی با فرصت سوزی های بسیار استان را ترک می کنند و هیچ دستاوردی ندارند و فقط حرف و حرف و شعار و بیانات بی عمل باید به جز این، چه انتظاری داشت.
ناترازی مدیریتی به معنای آن است که مدیران در پایتخت، نمایندگان مجلس در استان، مدیران کل و روسای سازمان های دولتی و نهادهای انقلابی فامیل و بستگان فاقد دانش مدیریت شان را به تعداد قابل توجه در سمت های مهم در استان های می گمارند و نیتجه همان می شود که همه ملت آگاه شاهدند.
ناترازی به این معنا است که، زمانی یک مدیر، دانش و اندوخته ای ندارد و حتی آگاه نیست، در محدوده مدیریتش چه خبر است. “مدیران بی خبر و فاقد علم”، تمام روز را به جلساتی نخ نما و بی حاصل و تکراری و حضور پر رنگ در نشست ها و جشنواره ها و دیدار با تشکل ها و انجمن ها سپری می کنند و برخی هم در کشاکش این عدم مسوولیت پذیری و عدم ایجاد تحول در مجموعه به سمت دریافت وام های کلان بدون سپرده و اختلاس و دریافت هدیه های ارزی و سکه و به تازگی “بیت کوین”، جهت پیدا می کنند باید چه انتظاری داشت. ناترازی یعنی مشکلات اقتصادی و اجتماعی روز افزون و متاسفانه ادامه این روند است و باید در این عرصه به سرعت کاری کرد.
واقعیت این است که انقلاب اسلامی و ثروت سرزمین ایران سربلند متعلق به همه مردم است و در راستای رفع تبعیض ها و برقراری عدالت واقعی، تعهد و پاک دستی، خوش اخلاقی و دارا بودن دانش و ایده های علمی و کاربردی مهم برای توسعه و پیشرفت ایران سربلند باید:
۱. هرگونه ناترازی در کشور از همین ابتدای زمستان سال ۱۴۰۳ برچیده شود.
۲. با انواع فساد به خصوص فساد اقتصادی که فسادهای دیگری را به دنبال دارد، مبارزه قاطع شود.
۳. مدیرانی دانا و آگاه، مسوولیت پذیر و مردمی با هر نگاه سیاسی در مصدر امور قرار گیرند.
۴. از انتخاب مدیران براساس حزب و جناح و جریان به جد پرهیز شود.
۵. هیچ مدیری در پایتخت و مسوولان اجرایی و قضایی و نمایندگان در عزل و نصب ها دخالت نکنند.
۶. سازمان های نظارتی با جدیت و صلابت و سلامت در این انتخاب ها ورود کنند و دقت داشته باشند هر کسی که خوب حرف می زند یا سهم همه را می پردازد و وابستگی دارد و امثال آن وارد چرخه مدیریتی کشور و استانی نشود.
۷. بستگان مسوولان و مدیران چنان چه دانش، تجربه و شایستگی های دارند، فقط در حد مشاور به کار گرفته شوند و این گونه نباشد که فرزندان و وابستگان شان به خصوص جوان ترها در مدیریت های کلان اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی در داخل و خارج از کشور منصوب شوند و براساس آن چه در فضای مجازی و رسانه های بیگانه هر دقیقه و هر ساعت منتشر می کنند، به سوژهای بزرگی برای این رسانه ها تبدیل شوند.
ایران اسلامی اکنون به لحاظ اقتصادی و به تبع آن شرایط فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و سایر زمینه های دچار مشکلاتی است که با سرانگشتان تدبیر مدیران و دستگاه های نظارتی این مسائل قابل حل و فصل خواهد بود، مشروط بر آنکه مدیرانی لایق و سالم به خصوص در بخش های اقتصادی مانند: شبکه بانکی و سازمان های درآمدزا، مناطق آزاد، صنایع بزرگ دولتی و خصولتی و نظایر آن منصوب و از آن ها در پایان هر فصل کارنامه و عملکردی جامع و قابل دفاع خواسته شود و هر دستاوردی اثر گذار در سطوح گسترده رسانه ای شود.
همه ی ما، ایرانی و مسلمان هستیم و بی تردید دل ما برای دین و سرزمین و داشته های آن می تپد، بنابراین در این شرایط دیگر فرصت اشتباه نداریم و باید از هر فرصتی براساس علم و آگاهی به درستی و به هنگام بهره گیری کنیم. یادمان باشد که فرزندان مان آینده سازان کشور، امیدشان به ما و شما است و بی تردید هر گونه فرصت سوزی و کوتاهی از سوی ما منجر به نابودی آینده آن ها خواهد شد.
گروه رسانه ای ایران – گرا (گفتمان سازی – روشنگری – امید آفرینی)