* لطفا در ابتدای گفتگو از خودتان بیشتر بگویید و بفرمایید علاقه شما به شعر از کجا شروع شد؟
– فرهاد رضایی، ۳۰ ساله از تهران هستم، به دلایلی دانشگاه نرفتم اما حالا ترم چهارم مدیریت بازرگانی هستم. علاقه من به شعر از هشت یا نه سالگی شروع شد و از ابتدا علاقه به شعر سپید داشتم.
* مشوق اصلی شما برای شروع فعالیت شعری چه کسی بود؟
– هیچکس مشوق من نبود و در واقع تا سال ۹۷ خانواده ام از اشعار من خبر نداشتند البته سال ۹۴ اشعارم را برای یکی از دوستانم به نام آریا ملایی نیکو خواندم که او بسیار مرا تشویق به سرودن شعر کرد.
* به صورت حرفهای شعر را در چه سنی شروع کردید و با چه سبکی؟
سرودن شعر برای من در ابتدا دورهای بود مثلاً از هشت سالگی تا یازده سالگی و از چهارده سالگی تا پانزده سالگی ولی زمانی که تصمیم گرفتم به طور جدی سرودن شعر را شروع کنم، بیست سالگی بود که تصمیم گرفتم تا قبل از سی سالگی ام، کتابم را چاپ کنم.
* به طور معمول درون مایه اشعار شما چیست؟
اوایل اشعارم محتوای عاشقانه داشت، اما رفته رفته اجتماعی نیز نوشتم. سرودن شعر این گونه نیست که محتوای اشعارت برنامه ریزی شده باشد، مثلا ممکن نیست شاعر بگوید بعد از نوشتن ده شعر عاشقانه شروع به نوشتن ده شعر اجتماعی می کنم صرفاً بستگی به شرایط زمانی و روحی شاعر دارد.
* نام کتابهایی که منتشر کردید و البته توضیح کوتاهی راجع به هر کدام؟
اولین کتابم در سال ۱۳۹۷ منتشر شد که «بی تو ایستاده بودن را نمی فهمم» نام داشت. در واقع این کتاب، چکیده اشعار من از سال ۹۲ تا ۹۷ است. نام کناب دومم «چشم بند خاکستری» است که به فاصله یکسال با کتاب اولم در سال ۱۳۹۸ به چاپ رسید. در هر دو کتاب، هم از اشعار عاشقانه و هم اجتماعی استفاده شده و البته هر دو، چاپ شده توسط «نشر مایا» هستند.
* دغدغه فکری شما به عنوان یک شاعر چیست؟
اولین دغدغه من کمک به کسانیست که علاقمند به شعر فارسی هستند البته تنها به عنوان کسی که تجربه بیشتری دارد و نه بیشتر؛ دومین دغدغه ام این است که اشعارم را بیشتر به شخصیت درونی ام نزدیک کنم و مخاطبانم را نیز تحت تاثیر قرار دهم.
* تفاوت یک شاعر با عامه مردم چیست؟ در واقع شاعر از چه زاویه دیدی به جهان نگاه می کند؟
ما هیچ تفاوتی با مردم عادی نداریم، بنده شخصا از اوایل فعالیتم در شبکه های اجتماعی سعی کردم تا طرز تفکر مردم را نسبت به شعرا عوض کنم چون اغلب مردم بر این باورند که شعرا شاعر متولد می شوند یا روحیه ای افسرده دارند، در صورتی که شعر، ذوق، سواد، تمرین و البته استعداد می خواهد که یک شاعر مستلزم برخورداری از این ویژگی هاست. از طرف دیگر تنها تفاوت ما با سایر مردم تنها در بینش دقیق ما به زندگیست مثلا ممکن است یک شاعر، با افتادن برگی از درخت چندین ثانیه در فکر فرو رود و تعبیری عاشقانه از آن بنویسد در صورتی که بیشتر مردم با بی توجهی از کنارش می گذرند. یک شاعر خود را محدود نمی کند و با چشم هر شخص، اشیا، یا طبیعت به دنیا می نگرد. تنها وجه متضاد میان ما قوه تخیل بیشتر ماست.
* هدف شما از سرودن شعر چیست؟
در وحله اول برای حال خودم می نویسم حتی اگر شعرم تلخ باشد. اما هدف بزرگترم ترجمه اشعارم به زبان های مختلف است و همکاری با شعرای بزرگ دنیا تا شعر فارسی را، در کل دنیا گسترش دهم و به جهان یا حداقل کشور های همسایه مثل ترکیه، عراق، لبنان که از ادبیات فوق العاده ای برخوردارند بگویم که شعر فارسی، بسیار ارزشمند است و ما از ادبیاتی غنی برخورداریم و در شعر مدرن حرفهایی برای گفتن داریم.
* آرزوی شما برای شعر فارسی؟
آرزو دارم که یک شاعر ایرانی جایزه نوبل ادبی را ار آن خود کند.
* آیا سابقه حضور در کارگاه شعر دارید؟
تا بیست و هشت سالگی در کارگاه یا جلسات نقد شعر شرکت نکردم، تنها چیزی که به من کمک کرد خوانش زیاد شعر بود. بعد از انتشار اولین کتابم برای نقد شعر به کارگاه استاد علیرضا آذر رفتم و در نقد چیزهای جدیدی یاد گرفتم و اعتماد به نفس بیشتری پیدا کردم و به ادامه مسیرم امیدوار تر شدم. حضور هشت ماهه ام در کارگاه استاد آذر، منجر شد که کتاب دومم بعد از یکسال به چاپ برسد. چیزی که برایم خیلی ارزشمند است پیدا کردن دوستان جدیدی در کارگاه بود که هر کدام از شعرای درجه یک کشورمان هستند است. البته ناگفته نماند که بهمن ماه سال ۹۸، نزد آقای کیانوش خان محمدی چندین جلسه کارگاه داشتم که موجب شد باز هم چند پله ای در شعر پیشرفت کنم.
* توصیه شما به کسانی که علاقه و رغبت به سرودن شعر دارند چیست؟
مهم ترین توصیه این است که کتابهای شعری زیادی از شعرای مختلف بخوانند تا سبک دلخواه خود را پیدا کنند. خودم تا به الان ۳۰۰ الی ۴۰۰ جلد کتاب شعر سپید که از دهه چهل تا کنون انتشار یافته را خوانده ام. بعد از خواندن در صورت تمایل، حضور در جلسات نقد و کارگاه های شعر می تواند به یادگیری بهتر تصویر سازی، فرم، محتوی، تخیل و آرایه های ادبی بسیار کمک کند هم چنین با موسیقی دورنی و بیرونی و ریتم آشنا می شوند.
* و کلام آخر …
تنها اینکه شعر بخوانید، شعر موجب آرامش روح جامعه می شود. از همه شعرایی که موجب پیشرفت شعر فارسی شده اند حمایت کنیم چون بی اعتنایی بسیاری به آنها چه در کتب درسی و چه در رسانه ها شده.
****
ماهیها،
غریب ترین زندانیهای جهانند؛
ماهی در تنگ چند سانتیمتر زندانیست
ماهی در حوض چند متر
ماهی در دریا چند هزار متر
در جهان من
میلیونها سال پیش
آسمان دل ماهیهای زیادی را شکست
و ماهیها دست جمعی خود را
درون دریا غرق کردند،
اما
ماهیها تا ابد دلتنگ ابرهای بارانزا
خواهند بود
و با هر قطرهی باران عشق بازی میکنند.
دیروز،
ماهی قرمزمان به تُنگ میکوبید
و از دلتنگیاش برای ابرها میگفت
تنگ را شکستم،
ماهی را سوارِ قاصدکی کردم به مقصد نزدیکترین ابر،
ماهی به خانهاش خواهد رسید
اما
دریا را چگونه میتوان شکست؟
#فرهاد_رضایی